نام رمان : خوشبختی های کوچک
نویسنده : مژگان زارع کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۲٫۷ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۸ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۸ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۲۲۲
خلاصه داستان :
فیروزه، یه زن امروزیه. درس خونده و حالا هم کسب و کار کوچیک خودش رو راه انداخته اما در باطن هنوز یه زن سنتیه. از همون زنا که هویتش در گرو هویت شوهرشه. این فیروزه خانم قراره بیفته توی سراشیبی و ببینیم می تونه از سراشیبی بالا بیاد یا نه.
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
پسورد : www.98ia.com
منبع : wWw.98iA.Com
با تشکر از مژگان زارع عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای کلیه ی گوشی های موبایل (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
کلمه ها توی سرم جدا جدا هجی میشوند: « لوح افتخار»
« و »
«نشان کارآفرین نمونه»
« در حوزه کسب و کار آنلاین»
« تقدیم می شود»
« به »
« سرکار خانم»
« فیروزه صبور»
« مدیر وبگاه سوگلی ….»
پس این سمیه گور به گوری کجا مانده؟ سعی می کنم به کرکر کارآفرینان غیرنمونه ای که ازشان جلو زده بودم فکر نکنم ولی کلمه ی گوگولی مگولی سوگلی … حتی سمیه هم خندید. نامرد! من از کجا می دانستم یک روزی این فروشگاه فسقلی اسمی در میکند و کلی مشتری میآیند سراغش؟ اگر حدس می زدم حتماً اسمش را می گذاشتم بانو، یا چه می دانم مادر.خاله فَفَر (Fafar) هم گفت این اسم خنک و نچسب است. برای آنها خنک و نچسب است ولی برای من یک بچه است، که خودم زاییدمش و بزرگش کردم، بعله!
سمیه در ماشین را به ضرب باز می کند و خودش را عین یک گونی پر از خرت و پرت توی صندلی پرت می کند. منتظرم دوباره کرکر بخندد به سرکار خانم فیروزه صبور و فروشگاه نمونه اش. خودم هم نیشم تا بناگوش باز است ولی سمیه نمی خندد.
هی سمی چی شده؟
شانه بالا می اندازد: خوشم نیومد
دقیق می شوم در اجزای صورتش. به لب هایش و خط های نازک کنارش و به پل شکسته ی روی بینی اش. صورتش وقتی ناراحت است واقعاً وحشتناک می شود و حالا ناراحت است. نگران می گویم: از چی خوشت نیومد؟
دستش را توی هوا تکان می دهد: از همین لوس بازیا … چند ماهه جون کندم واسه شوی زنده، مجوز ندادن بعد میان پشت تریبون فرت فرت ….